سفر مقدس
- •
- نظر
در کنار مزارم نایست و گریه نکن
من در آنجا حضور ندارم و هنوز نخوابیدم
من هزاران بادی هستم که به هر سو می وزد
من همان بلوری هستم که بر روی برف ها می درخشد
من همان خورشیدی هستم که دانه را پخته می کند
من همان باران ملایم پاییزی ام
من آنجا حضور ندارم
من هنوز نخوابیده ام.